روز پیش باران باریده بود. زمین صحرا هنوز خیس بود. «نقرهای» کره اسب کوچولو، توی صحرا میدوید و از خوشحالی شیهه میکشید. صحرا پر از گل و سبزه بود. نقرهای گلها و سبزهها رو خیلی دوست داشت. نقرهای به طرف ...
در ادامه میتوانید گزیدهای از متن کتاب داستانهای کوتاه امروز، به کوشش میترا بیات را ببینید و بشنوید.