ذوالنون مصری پادشاهی را گفت: شنیدهام فلان عامل را که فرستادهای به فلان ولایت درازدستی میکند و ظلم روا میدارد. گفت: «روزی سزای او بدهم.» گفت: بلی، روزی سزای او بدهی که مال از رعیت تمام ستده باشد. پس به زجر و مصادره از وی بازستانی و در خزینه نهی، درویش و رعیت را چه سود دارد؟ ...