هنوز هیچ مطلبی وارد نشده!
هیچ نتیجهای برای جستجوی شما یافت نشد.
آخرین عناوین
من رفتگرم.
همه مرا میشناسند اما هیچ کس تا حالا چیزی درباره من ننوشته است. شاعران و نویسندگان معمولا درباره گلها و درختان یا جویباران و چشمهساران شعر میگویند، ولی اگر کمی دقت کنند میتوانند
دوست داشتن از عشق برتر است. عشق، یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق، بیشتر از غریزه آب میخورد و
از شلوغی میدان ولیعصر کلافهام. آدم چهقدر میتواند منتظر تاکسی بماند! آن هم تاکسیهایی که خودشان مسافر انتخاب میکنند، نه مسافر آنها را. از صف درهم و برهم مسافرها جدا میشوم و
هوا برفی است. هر روز برف میآید، برف، برف، و سرما و یخبندان،. زمستان سوئد، تاریک و سرد و طولانی است. مادر از شهرکی در حاشیه استکهلم با دو بچه راه افتاد. مهران و مهری کنار مادر نشستهاند
درخت سرو، بلندبالا، بلندترین و پیرترین درخت آبادی ماست. درست پشت خانه ماست. پشت دیوار باغ کوچکمان. شبها که روی بام میخوابیم، با آسمان و با سرو، عالمی دارم. سرو مثل
چراغ راهنما قرمز میشود. ترمز میکنیم و پشت چراغ قرمز میایستیم. در همان لحظه چند پرنده از روی سیمهای برق بالای سرمان برمیخیزند، بالزنان از چراغ قرمز رد میشوند و به طرف دیگر خیابان میروند. چرا پرندهها
من رفتگرم.
همه مرا میشناسند اما هیچ کس تا حالا چیزی درباره من ننوشته است. شاعران و نویسندگان معمولا درباره گلها و درختان یا جویباران و چشمهساران شعر میگویند، ولی اگر کمی دقت کنند میتوانند
دوست داشتن از عشق برتر است. عشق، یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق، بیشتر از غریزه آب میخورد و
از شلوغی میدان ولیعصر کلافهام. آدم چهقدر میتواند منتظر تاکسی بماند! آن هم تاکسیهایی که خودشان مسافر انتخاب میکنند، نه مسافر آنها را. از صف درهم و برهم مسافرها جدا میشوم و
هوا برفی است. هر روز برف میآید، برف، برف، و سرما و یخبندان،. زمستان سوئد، تاریک و سرد و طولانی است. مادر از شهرکی در حاشیه استکهلم با دو بچه راه افتاد. مهران و مهری کنار مادر نشستهاند
درخت سرو، بلندبالا، بلندترین و پیرترین درخت آبادی ماست. درست پشت خانه ماست. پشت دیوار باغ کوچکمان. شبها که روی بام میخوابیم، با آسمان و با سرو، عالمی دارم. سرو مثل
چراغ راهنما قرمز میشود. ترمز میکنیم و پشت چراغ قرمز میایستیم. در همان لحظه چند پرنده از روی سیمهای برق بالای سرمان برمیخیزند، بالزنان از چراغ قرمز رد میشوند و به طرف دیگر خیابان میروند. چرا پرندهها