هنوز هیچ مطلبی وارد نشده!
هیچ نتیجهای برای جستجوی شما یافت نشد.
آخرین عناوین
مقاله مانند هر متن ساختارمند دیگری، بدون موضوع واحد شکل نمیگیرد. البته باید دانست که موضوع، با عنوان متفاوت است. موضوع گستردهتر از عنوان است. در واقع عنوان، حیطه پژوهش را محدودتر میکند
همان دیروز، وقتی از قربانگاه برگشتیم، کلهها را سپردیم دست تیغ، سرم را کامله مردی زد و من هم رفتم سر یک از بچهها را بزنم، زدم توی سرش و چند جای سرش را زخم و زار کردم و صدایش را هم در نیاوردم و طرف از بس پوست کلفت بود اگر پوست سرش را هم میکندم، باز
روز پیش باران باریده بود. زمین صحرا هنوز خیس بود. «نقرهای» کره اسب کوچولو، توی صحرا میدوید و از خوشحالی شیهه میکشید. صحرا پر از گل و سبزه بود. نقرهای گلها و سبزهها رو خیلی دوست داشت. نقرهای به طرف
همه هیکلش وصله و پینه بود، درست مثل یک لباس چهل تیکه! چیزی نزدیک صد تا ترکش توپ خمپاره در بدنش بود. خلاصه جای سالم در بدنش نداشت. بار آخر وقتی گلوله به سر و جمجمهاش خورد، دیگر مثل یک چینی بندزده و رفوشده شد
دانش آموز عزیز؛ در این فیلم آموزشی با کتاب داستانهای کوتاه امروز با مبحث شاخهها در باد، ریشهها در خاک آشنا میشوید
یک نفر از اهالی روستا که شاهد ماجرا بود به مدیر پروژه گفت: «هر خری قلقی دارد که فقط صاحبش میداند. کلید این مشکل شما هم در دست رجب علی میرزا است.» به سراغ رجب علی میرزا رفتند، اما او به کوه رفته بود و باید تا شب صبر میکردند. به ناچار
مقاله مانند هر متن ساختارمند دیگری، بدون موضوع واحد شکل نمیگیرد. البته باید دانست که موضوع، با عنوان متفاوت است. موضوع گستردهتر از عنوان است. در واقع عنوان، حیطه پژوهش را محدودتر میکند
همان دیروز، وقتی از قربانگاه برگشتیم، کلهها را سپردیم دست تیغ، سرم را کامله مردی زد و من هم رفتم سر یک از بچهها را بزنم، زدم توی سرش و چند جای سرش را زخم و زار کردم و صدایش را هم در نیاوردم و طرف از بس پوست کلفت بود اگر پوست سرش را هم میکندم، باز
روز پیش باران باریده بود. زمین صحرا هنوز خیس بود. «نقرهای» کره اسب کوچولو، توی صحرا میدوید و از خوشحالی شیهه میکشید. صحرا پر از گل و سبزه بود. نقرهای گلها و سبزهها رو خیلی دوست داشت. نقرهای به طرف
همه هیکلش وصله و پینه بود، درست مثل یک لباس چهل تیکه! چیزی نزدیک صد تا ترکش توپ خمپاره در بدنش بود. خلاصه جای سالم در بدنش نداشت. بار آخر وقتی گلوله به سر و جمجمهاش خورد، دیگر مثل یک چینی بندزده و رفوشده شد
دانش آموز عزیز؛ در این فیلم آموزشی با کتاب داستانهای کوتاه امروز با مبحث شاخهها در باد، ریشهها در خاک آشنا میشوید
یک نفر از اهالی روستا که شاهد ماجرا بود به مدیر پروژه گفت: «هر خری قلقی دارد که فقط صاحبش میداند. کلید این مشکل شما هم در دست رجب علی میرزا است.» به سراغ رجب علی میرزا رفتند، اما او به کوه رفته بود و باید تا شب صبر میکردند. به ناچار