هنوز هیچ مطلبی وارد نشده!
هیچ نتیجهای برای جستجوی شما یافت نشد.
آخرین عناوین
والدین محترم امروز میخواهیم دربارۀ موضوع حجاب صحبت کنیم. اما قبل از آن یک سوال مطرح میشود
نکته ی چهارم این است که شکرگزاری نباید به نعمت هایی که به زندگی فردی و خانوادگی مربوط است محدود شود، بچه ها باید شکرگزار نعمت هایی که مربوط به کشورشان می شود را هم به جا بیاورند
والدین محترم امروز میخواهیم دربارۀ جایگاه ابوذر در پیشگاه پیامبر صحبت کنیم و اینکه به نظر شما ابوذر با این رتبه و مقام بیشترین عبادتش چی بوده
والدین محترم درست غرب در حوزه ی صنعت و فناوری و تکنولوژی پیشرفت کرده اما واقعا معنای این پیشرفت ها این نیست که در حوزه ی سبک زندگی هم پیشرفت کرده
همين که خواهرم از مدرسه آمد، قبل از اينکه لباسهايش را عوض کند، من و مادر و برادر و خواهرم را با ذوق و شوق صدا زد و گفت: بياييد که میخواهم يك چيزی برايتان تعريف کنم. ما هم دورش جمع شديم و او با هيجان شروع کرد به تعريف کردن: امروز حاج آقا محمدی به مدرسۀ ما آمده بود و قرار بود بعد از نماز، برايمان سخنرانی کند. نماز که تمام شد، در آخر نمازخانه همهمهای برپا شد. يکی با صدای بلند میگفت: به نظرم دادن اين نامه اهانت به حاج آقاست
مردم زودتر از همیشه به مسجد آمده بودند. حاج آقای محمدی به مسافرت رفته بود و آن شب بنا بود بعد از یک ماه به مسجد بیاید. مردم میگفتند حاج آقا هم مدافع حرم شده است. در این مدت یکی از دوستان روحانیاش به جای او به مسجد میآمد. مردم دلشان برای حاج آقا تنگ شده
والدین محترم امروز میخواهیم دربارۀ موضوع حجاب صحبت کنیم. اما قبل از آن یک سوال مطرح میشود
نکته ی چهارم این است که شکرگزاری نباید به نعمت هایی که به زندگی فردی و خانوادگی مربوط است محدود شود، بچه ها باید شکرگزار نعمت هایی که مربوط به کشورشان می شود را هم به جا بیاورند
والدین محترم امروز میخواهیم دربارۀ جایگاه ابوذر در پیشگاه پیامبر صحبت کنیم و اینکه به نظر شما ابوذر با این رتبه و مقام بیشترین عبادتش چی بوده
والدین محترم درست غرب در حوزه ی صنعت و فناوری و تکنولوژی پیشرفت کرده اما واقعا معنای این پیشرفت ها این نیست که در حوزه ی سبک زندگی هم پیشرفت کرده
همين که خواهرم از مدرسه آمد، قبل از اينکه لباسهايش را عوض کند، من و مادر و برادر و خواهرم را با ذوق و شوق صدا زد و گفت: بياييد که میخواهم يك چيزی برايتان تعريف کنم. ما هم دورش جمع شديم و او با هيجان شروع کرد به تعريف کردن: امروز حاج آقا محمدی به مدرسۀ ما آمده بود و قرار بود بعد از نماز، برايمان سخنرانی کند. نماز که تمام شد، در آخر نمازخانه همهمهای برپا شد. يکی با صدای بلند میگفت: به نظرم دادن اين نامه اهانت به حاج آقاست
مردم زودتر از همیشه به مسجد آمده بودند. حاج آقای محمدی به مسافرت رفته بود و آن شب بنا بود بعد از یک ماه به مسجد بیاید. مردم میگفتند حاج آقا هم مدافع حرم شده است. در این مدت یکی از دوستان روحانیاش به جای او به مسجد میآمد. مردم دلشان برای حاج آقا تنگ شده