X
مقالات و محتوا > نتایج جستجو
آخرین عناوین
0
48
0

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس دوازدهم - مأموریت تاریخی)

حاج احمد آقا پشت تلفن گفت: امام نامه‌ای برای گورباچف نوشته و دو نفر را برای رساندنش به دست او انتخاب کرده است: شما و آیت الله جوادی آملی. این مطلب باید تا هنگام رسیدن نامه به مسکو و شخص گورباچف مخفی بماند. بعد از تمام شدن حرف‌هایشان به فکر فرو رفت
گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/29
0
23
0

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس یازدهم - از بودا تا محمد (ص))

در گوشه‌ای از فرودگاه نشسته بود و های های گریه می‌کرد. در میان گریه‌اش با ایران تماس گرفت. وقتی صدای همسرش را از پشت خط شنید گفت: محسن چند دقیقه بیشتر تا پرواز نمانده، من دیگر نمی‌خواهم به خانه برگردم. از همه خداحافظی کرده‌ام و با هزار امید به فرودگاه آمد
گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/29
0
13
0

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس دهم - نماز امام بر پیکر پیرزن)

سی هزار دینار و پنجاه هزار درهم و دو هزار طاقه پارچه و اموالی دیگر باید از نیشابور، شهر فیروزه‌ها، می‌رفت و به مدینه می‌رسید به دست امام. اینها خمس اموال مردم بود که می‌خواستند به دست امامشان برسانند. آنها در هفتاد برگه، سوالاتشان را از امام پرسیده بودند
گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/29
0
19
0

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس نهم - صورتم را بخاران)

روز اول فروردین بود. به دوستانم پیشنهاد دادم با خانواده‌هایمان برای عیددیدنی، به آسایشگاه جانبازان برویم. دوستانم از پیشنهادم استقبال کردند و با همدیگر راه افتادیم. وقتی رسیدیم، یکی از دوستانم جلوتر از بقیه رفت تا پرس‌وجو کند. چند دقیقۀ بعد که برگشت، از
گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/28
0
8
0

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس هشتم - کاش برای من بود!)

از نصیحت‌هایش بدم نمی‌آمد اما راستش گاهی وقت‌ها دوست داشتم او هم به حرف‌های من گوش کند. رفتم در خانه‌شان و در زدم. گفت کمی صبر کنم تا بیاید. کمی ایستادم ولی خبری نشد. از همان پشت در فریاد زدم: زود باش! چرا معطل می‌کنی؟ قارون دوباره مال و منالش را سوار
گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/28
0
5
0

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس هفتم - مصطفی و گنجشک تشنه)

خوب چه کار کنم تشنه‌ام بود. اگر هوای خرداد ماه سوسنگرد به تنت خورده باشد می‌فهمی که گرما و تشنگی چه بلایی سر گنجشک کوچکی مثل من می‌آورد. هرچه گشتم آب پیدا نکردم. تشنگی امانم را بریده بود که نگاهم خورد به یک ماشین درب و داغان. ارتفاع پروازم را کم کردم و
گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/27

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس دوازدهم - مأموریت تاریخی)

گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/29
حاج احمد آقا پشت تلفن گفت: امام نامه‌ای برای گورباچف نوشته و دو نفر را برای رساندنش به دست او انتخاب کرده است: شما و آیت الله جوادی آملی. این مطلب باید تا هنگام رسیدن نامه به مسکو و شخص گورباچف مخفی بماند. بعد از تمام شدن حرف‌هایشان به فکر فرو رفت

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس یازدهم - از بودا تا محمد (ص))

گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/29
در گوشه‌ای از فرودگاه نشسته بود و های های گریه می‌کرد. در میان گریه‌اش با ایران تماس گرفت. وقتی صدای همسرش را از پشت خط شنید گفت: محسن چند دقیقه بیشتر تا پرواز نمانده، من دیگر نمی‌خواهم به خانه برگردم. از همه خداحافظی کرده‌ام و با هزار امید به فرودگاه آمد

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس دهم - نماز امام بر پیکر پیرزن)

گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/29
سی هزار دینار و پنجاه هزار درهم و دو هزار طاقه پارچه و اموالی دیگر باید از نیشابور، شهر فیروزه‌ها، می‌رفت و به مدینه می‌رسید به دست امام. اینها خمس اموال مردم بود که می‌خواستند به دست امامشان برسانند. آنها در هفتاد برگه، سوالاتشان را از امام پرسیده بودند

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس نهم - صورتم را بخاران)

گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/28
روز اول فروردین بود. به دوستانم پیشنهاد دادم با خانواده‌هایمان برای عیددیدنی، به آسایشگاه جانبازان برویم. دوستانم از پیشنهادم استقبال کردند و با همدیگر راه افتادیم. وقتی رسیدیم، یکی از دوستانم جلوتر از بقیه رفت تا پرس‌وجو کند. چند دقیقۀ بعد که برگشت، از

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس هشتم - کاش برای من بود!)

گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/28
از نصیحت‌هایش بدم نمی‌آمد اما راستش گاهی وقت‌ها دوست داشتم او هم به حرف‌های من گوش کند. رفتم در خانه‌شان و در زدم. گفت کمی صبر کنم تا بیاید. کمی ایستادم ولی خبری نشد. از همان پشت در فریاد زدم: زود باش! چرا معطل می‌کنی؟ قارون دوباره مال و منالش را سوار

تعلیمات دینی - از من تا خدا: پایه هفتم (درس هفتم - مصطفی و گنجشک تشنه)

گروه محتوای رشد
گروه محتوای رشد
1402/08/27
خوب چه کار کنم تشنه‌ام بود. اگر هوای خرداد ماه سوسنگرد به تنت خورده باشد می‌فهمی که گرما و تشنگی چه بلایی سر گنجشک کوچکی مثل من می‌آورد. هرچه گشتم آب پیدا نکردم. تشنگی امانم را بریده بود که نگاهم خورد به یک ماشین درب و داغان. ارتفاع پروازم را کم کردم و

برچسب‌ها:
نویسندگان