من و برادرم در قلعه قایم باشک بازی میکردیم. من پشت ساعت قدیمی بزرگ قایم شده بودم و فکر میکردم برادرم من را نمیبیند. از برادرم پرسیدم چه طور من را پیدا کرد. او هم جواب داد: «از روی سایهات». ما با هم بیرون از خانه جلوی آفتاب ایستادهایم. من گفتم: «به سایههای ما نگاه کن. ببین کجا سایه بلندتری درست شده؟»
دوستان عزیز، جهت مطالعه کل مطلب، (pdf) زیر را دانلود نمایید.